سلامت معنوی

موضوعی فراتر ازسلامت مادی

سلامت معنوی

موضوعی فراتر ازسلامت مادی

سلامت معنوی :
سلامت معنوی از ترکیب دو واژه "سلامت " و "معنوی " تشکیل شده است
"سلامت " اشاره به حالتی در انسان است که خللی در کارکرد عادی و طبیعی جسم انسان وجود نداشته و انسان به راحتی به اعمال و رفتار طبیعی خود می پردازد ، به این موضوع در حیطه ی علوم تجربی به ویژه در علم پزشکی پرداخته می شود
و "معنوی " اشاره به مفهومی دارد که مربوط به ابعاد روحی ، روانی و درونی انسان می شود که از آن در علوم انسانی بحث نموده و ارتباط زیادی با افکار و باورهای انسان دارد
و"سلامت معنوی " اشاره به نوعی از حالت سلامت و تعادل روحی می نماید که در اثر آن انسان برای اعمال و رفتار خود دارای هدفی ارزشمند است، که در پرتو آن ، سختی ها و مشکلات را تحمل نموده ، امید خود را از دست نمی دهد ، وهمواره به تلاش خود ادامه داده و به احساس رضایت دست پیدا می کند

پربیننده ترین مطالب
۰۴
دی ۹۸

خیر است !

  • در میان گروهی از مردم مرسوم است که وقتی حادثه ای اتفاق می افتد ، در باره آن از واژه ی" خیر" استفاده نموده و با عبارتی چون : " إن شاء الله خیر است" در مورد آن حادثه ، جهتِ خیری را در نظر می گیرند ، هر چند که از جنبه ی خیرِ آن حادثه با خبر نباشند ، این موضوع اشاره به اعتقادِ مردم در مورد حکمت حوادث و اتفاقات دارد ، آنان معتقد هستند که هر اتّفاقی که به وقوع می پیوندد دارای علّت یا علّت هایی است که در بیشتر موارد از جزئیات آن آگاهی ندارند ولی در بستر زمان ممکن است ، این علّت برای انسان آشکار شود .
  • بر این اساس ، مشاهده می شود ، که مردمی که چنین اعتقادی دارند ، پس از یک حادثه تلخ و رنج آور ، حالت پذیرش و آرامشی در آنان پدید می آید و در برابر آن حادثه تلخ ، تاب آوری بیشتری از خود نشان می دهند و به نوعی از بی تابی و شکایت از زمین و زمان ، دست بر می دارند و به مرور زمان به نوعی با حادثه پیش آمده ، کنار آمده و خود را با آن سازگار می کنند .
  • علاوه بر اینکه وقتی گفته می شود : " إن شاء الله خیر است" به این اعتقاد اشاره دارد که خداوند جز خیر برای بندگان خویش نمی خواهد و اگر در اتفاق پیش آمده ، در ظاهر ، درد و رنجی وجود دارد ، ولی ممکن است در باطن خیری در آن باشد که بنده ی او از آن آگاهی ندارد ، و همین که این موضوع را یاد آوری می کند ، خیر خواهی خداوند نسبت به بندگان را در نظر آورده ، و موجب تسلّی خاطر او می گردد .
  • از این رو می توان گفت ؛ این سخن ، جمله ای است ، تسلّی بخش ، آرامش آفرین ، و امید افزا که در افرادی که چنین اعتقادی دارند ، حالت پذیرش و سازگاری با ناملایمات زندگی را ایجاد می کند و آنان را در بدست آوردن حالت تعادل ، پس از حوادث تلخ در زندگی ، کمک می کند .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۸ ، ۲۱:۵۰
m.f
۲۷
آذر ۹۸

اعتدال

  • همانگونه که خداوند حالات مختلفی از شادی و سرور را در انسان قرار داده ، در مقابل حالاتی چون ترس ، نگرانی و غمّ را نیز برای انسان مقدر فرموده است ، شاید برخی تصور کنند ، وجود حالاتی که برای انسان درد آور ورنج آور می باشد ، امری بیهوده و زائد می باشد در صورتیکه هر کدام از این حالات برای دلیل و حکمتی در وجود انسان ، قرار داده شده است .
  • مثلاً اگر ترس نباشد ، انسان خود را از خطرات حفظ نخواهد کرد ، و اگر نگرانی نباشد انسان وسایل ایمنی را برای خود فراهم نمی کند و اگرغم واندوه نباشد ، انسان به جبران آنچه از دست داده و برای آن اندوهناک شده ، روی نمی آورد و اگر خشم نباشد ، انسان به دفاع از خود نمی پردازد ، از این رو وجود چنین حالاتی در انسان لغو وبیهوده نخواهد بود ، ولی باید توجّه داشت ، هر کدام از این حالات ، حد قابل قبولی دارد که در صورتِ افراط یا تفریط در آن و گذشتن از حد اعتدال ، انسان را دچار مشکل نموده وگاه او را با بیماری مواجه می کند .
  • آنچه در این راستا مهم است ، شناخت حد اعتدال درحالات مختلف و بکارگیری مناسب وبجای از آنها است ، مثلاً ترسیدن از موضوعات جزئی و کوچک که غالب مردم از کنار آن به صورت عادی عبور می کنند ، افراط در ترسیدن است و یا نگران شدن در برابر مسائل کم اهمیت ، نگرانی بی جا می باشد ، یا تأسّف و اندوه در برابر چیزهایی که جبران کردن آن سهل و آسان است ، افراط در غم خوردن است و یا خشم گرفتن در باره ی موضوعات کم اهمیت ، زیاده روی در خشم وغضب می باشد .
  • برای رسیدن به حد اعتدال در این حالات ، نیازمند خو نسردی و خویشتنداری در بکار گیری چنین حالات در جریان حوادثی هستیم که ما را از میانه روی خارج می کند ، مثلاً با کوچک و کم اهمیت دانستن برخی از حوادث و پیشامدها ، از شدت اندوه ونگرانی خود بکاهیم و یا با اعتقاد به حکمت الهی در حوادث تلخ ، احساس رضایت و پذیرش خود را در مورد آنها بیفزاییم ، و یا با کاهش حساسیت خویش نسبت به رفتارهایی که خشم ما را بر می انگیزد ، از شدت خشم خود بکاهیم .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آذر ۹۸ ، ۰۰:۰۰
m.f
۱۴
آذر ۹۸

سلامت نفس

  • همانگونه که جسم انسان بیماری و سلامت دارد ، روح انسانی نیز دچار سلامت و بیماری می گردد ، انسان ها هنگامیکه بیمار می شوند ، در صدد معالجه و درمان بیماری ِ خود برآمده و باز یافتن دوباره سلامتی برای آنان مهم است ، ولی گروهی از انسان ها هنگامیکه روح آنان  بیمار می گردد ، در مرحله ی نخست متوجّه بیماری روحی خود نگردیده و در مرحله ی بعد در صدد معالجه ی آن بر نمی آیند .
  • شاید بتوان گفت ؛ نشناختن ابعاد روحی انسان ونقشی که آن در سعادت و یا شقاوت دنیا وآخرت انسان دارد ، سبب بی توجّه ای برخی از انسان ها به درمان بیماری های روحی شده است ، مثلاً فردی که به بیماری حسادت دچار است ، در بسیاری از موارد ، به وجود حسادت در نفس خویش آگاهی نداشته و لذا قدمی برای درمان آن بر نمی دارد و چه بسا ، نداند ، حسد یک بیماری است ، امام علی علیه السلام می فرمایند : "حسد بدترین بیماری ها می باشد" (1) زیرا درمان آن به سادگی امکان پذیر نبوده وانسان نیازمندِ معرفت و عزم واراده ای نیرومند برای درمان آن می باشد
  • روح انسانی در آغاز تولّد ، پاک و به دور از آلودگی ها می باشد ، ولی به مرور زمان و بر اثر اعمال ناپسندی که انسان انجام می دهد ، تدریجاً آلوده می گردد و دچار بیماری خواهد شد ، در این راستا گناهان از جمله ی عواملی است که تأثیر زیادی در آلوده ساختن روح انسان دارد  ، و در مقابل دور نگاه داشتنِ روح از گناهان و بهداشت معنوی از مهمترین کارهایی است که در جهت سلامت روح انجام می شود .
  • امام علی علیه السلام می فرمایند : "شرّ وبدی را از دل خویش ، محو کن تا روحت پاک و عملت پذیرفته شود " (2)  بر اساس این سخن ، وقتی دل انسان به بدی ها دچار شود ، اثر آن در نفس آدمی آشکار می شود  واگر انسان دل خود را از بدی هایی چون افکار گناه آلود ، حسادت ، کینه وانتقام و بد گمانی پاک کند ، نفس آدمی هم پاکیزه می گردد و این پاکیزگیِ نفس تأثیر در قبول شدن اعمال انسان خواهد داشت .

____________________

1-(الحسد شرّ الأمراض) غرر الحکم

2-(امح الشّرّ من قلبک تتزکّ نفسک و یتقبّل عملک) غرر الحکم ‏

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ آذر ۹۸ ، ۲۲:۴۷
m.f
۰۹
آذر ۹۸

پوشیدنی ها

  • قرآن کریم لباس و پوشش را از موهبت های الهی نسبت به بندگان می داند که از جانب خداوند برای بشر قرار داده شده است (1) و برای لباس دو کار کرد عمده بیان می دارد ؛ یکی پوششی که اندام انسان را می پوشاند و دیگر ، جنبه ی زینت بخشی لباس برای انسان است (2) البته باید توجه داشت ، که لباس هر چند به عنوان پوشش و زینت برای انسان مطرح است اما در عین حال ، لباس درحفظِ سلامت مادی و معنوی آدمی نیز مؤثر می باشد .
  • در بخش سلامت مادیِ لباس ، جنس والیافی که تشکیل دهنده ی لباس است نباید از موادی تشکیل شده باشد که به بدن وپوست انسان ضرر برساند و یا مانعی برای رسیدن هوا به پوست بدن باشد و از نظر حجم واندازه نباید بگونه ای باشد که اندام انسان را تحت فشار قرار داده و موجب عوارضی برای اعضای مختلف بدن باشد ، همانگونه که در لباس های تنگ وچسبان ، این موضوع مصداق پیدا می کند ، البته باید توجّه داشت که وقتی از لباس سخن گفته می شود ، مقصود هر نوع پوششی است که مورد استفاده انسان قرار می گیرد ، که شامل کلاه ، دستکش ، جوراب وکفش نیز می شود .
  • و در بخش سلامت معنوی ، لازم است لباس بگونه ای باشد که ارزش های اخلاقی و فرهنگی انسان را حفظ نموده و استفاده از برخی از انواع پوشش ، موجب نگردد حیا و تقوای انسان کاهش پیدا نموده و یا ارزش های فرهنگی بیگانه درفرد وجامعه گسترش پیدا کند ، همانگونه که این موضوع در برخی از مُدهایِ وارداتیِ مشاهده می شود ، علاوه بر اینکه لباس شایسته است مناسب سن ، جنسیت ، و جایگاه هر فرد در جامعه نیز باشد ، چون در غیر اینصورت شخصیت اجتماعی انسان مورد آسیب قرار می گیرد .
  • و با توجّه به آیه ای از قرآن که به آن اشاره شد ، می توان گفت آیه ی مورد نظر از طرفی به سلامت معنوی واخلاقی انسان نظر دارد ، چون می فرماید : لباس برای پوشاندن بدن (شرمگاه) انسان است که موجب حفظِ حیا وعفّت می گردد و از سوی دیگر به جنبه های روانی در انسان اشاره دارد چون می فرماید : لباس برای زینت یافتن انسان می باشد که به نیازِ آدمی به ابعاد زیبایی شناختی اشاره دارد .

---------------------

1-اعراف/26

2-(یا بَنی‏ آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَیْکُمْ لِباساً یُواری سَوْآتِکُمْ وَ ریشاً وَ لِباسُ التَّقْوى‏ ذلِکَ خَیْرٌ ذلِکَ مِنْ آیاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُون : اعراف/26) رک:  العرفان فی فقه القرآن، ج‏1، ص: 93‏

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۸ ، ۱۶:۰۰
m.f
۳۰
آبان ۹۸

خوردنی ها

  • انسان همانگونه که از دیدنی ها و شنیدنی ها تأثیر می پذیرد ، از آنچه که می خورد و یا می آشامد نیز أثر می پذیرد ، اینکه خوردنی ها و آشامیدنی ها بر سلامت یا بیماری جسمی انسان تأثیر دارد ، امروزه بر اثر پژوهش های فراوانی در علم پزشکی به اثبات رسیده است ، در این راستا غذاها و نوشیدنی هایی وجود دارند که به دلایلی ، موجب بیماری و یا حتی مرگ انسان می گردد و یا خوردنی ها و آشامیدنی هایی هستندکه خواص دارویی داشته وباعث بهبود از بیماری می شود ، یا مواد غذایی یا نوشیدنی ها می باشندکه هوشیاری انسان را کاهش داده  ویا عقل را از انسان می رباید و در آن حال ممکن است انسان دست به هر کاری بزند .
  • البته باید توجّه داشت که خوردنی ها تنها بر جنبه های مادی وجود انسان تأثیر نداشته و جنبه های معنوی انسان را نیز تحت تاثیر قرار می دهد وچه بسا روح ایمان را در انسان ضعیف می گرداند ، مثلاً استفاده از مشروبات الکلی و مست کننده ضمن آنکه بر هوشیاری انسان اثر منفی دارد ، باعث کاهش روح ایمان در انسان شده و موجب دور شدن انسان از خداوند وحتی عدم قبولی عبادت در انسان می گردد ، علاوه بر اینکه بر سلامت جسمی و مادی انسان نیز زیان بار بوده وحتی ممکن است بر نسلی که از انسان متولد می گردد ، اثر نا مطلوبی برجای بگذارد همانگونه که این موضوع را در مورد افراد معتاد به الکل ذکر کرده اند .
  • با توجّه به آنچه گفته شد می توان رازِ تحریم وممنوعیتِ گروهی از خوردنی ها و آشامیدنی ها را در ضرر و زیان مادی یا معنوی آنها جستجو کرد که امروزه بر اثر تحقیقاتی که در این حوزه صورت گرفته بسیاری از آنها برای انسان آشکار گردیده است ؛ از همین جا می توان گفت پایبندی به دستورات الهی در باب خوردنی ها و آشامیدنی ها ، ضمن اینکه تأمین کننده سلامت مادی انسان می باشد ، در کسب سلامت معنوی و روحی انسان نیز مؤثر خواهد بود .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۸ ، ۱۶:۵۴
m.f
۲۱
آبان ۹۸

گفتنی ها

  • غالباً سخنان انسان از روی اختیار و از مجرای ذهنِ آدمی عبور نموده وسپس بر زبان او جاری می شود ، از این رو توصیه شده ، پیش از آنکه سخنی را بر زبان خویش جای سازیم در مورد ابعاد ، نتایج و پیامدهایی که دارد اندیشیده ، سپس آن را بیان کنیم ، و به همین جهت است که ، سنجیده سخن گفتن یک اصل وارزش اخلاقی در رفتار انسان می باشد .
  • یکی از جهاتِ مهمّی که به سنجیده سخن گفتن توصیه شده ،به علتِ تأثیری است که سخن ، برای گوینده و نیز برای شنونده دارد ، این تأثیر می تواند تأثیری مثبت وسازنده یا تأثیر منفی ومخرّب باشد ، و اصولاً شاید بتوان گفت بیشترین اثری را که انسان ها در زندگی می پذیرند از راه همین گفته ها و شنیده ها می باشد ، گفتنی هایی که گاه باعث نشاط و سر زندگی و حرکت وپویایی می گردد و گفتنی هایی که موجب افسردگی ، بی رغبتی ، یأس و نامیدی می شود .
  • از این رو وظیفه ی هر گوینده ای آن است که به محتوای سخنان خود اندیشیده و گفتاری را به زبان آورد که سلامت خود و شنونده را به مخاطره نیندازد ، به ویژه با توجّه به این موضوع که امروزه دایره ی سخن ، از الفاظی که بر زبان جاری می شود ، فراتر رفته و شامل مطالبی که مکتوب می شود نیز می گردد ، خواه متنی که در فضای حقیقی ارائه می شود یا الفاظی که در رسانه های مجازی ، منتشر می گردد ، به همین جهت "سلامت محوری" می تواند معیاری برای هر نوع سخن وبیانی مورد توجّه ودقت قرار گیرد .
  • این موضوع از آن جهت اهمیت می یابد که همانگونه که گوینده ممکن است نپخته ونسنجیده سخن گوید ، همواره شنوندگانی نیز وجود دارند که بدون بررسی هر سخنی را که می شنوند ، پذیرفته و بر مبنای آن رفتار می کنند وبه درستی و نادرستی آن ، و تأثیری که بر جسم و روح آنان دارد ، دقت نمی کنند و به همین جهت سلامت مادی ومعنوی آنان با آسیب مواجه می گردد . ‏

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ آبان ۹۸ ، ۰۰:۰۹
m.f
۰۹
آبان ۹۸

دیدنی ها

  • انسان از دوران کودکی با دیدن اشیاء مختلف با آنها ارتباط برقرار نموده و سعی در شناختن آنها نموده ، با اسامی آنها آشنا شده  و در ادامه ی زندگی خود بر اساس تجربه ای که از آنچه دیده ، با آنها روبرو می شود ، امّا دیدن و آشنا شدن با موضوعات مختلف تنها چیزی نیست که از مشاهده برای انسان حاصل می شود بلکه در بسیاری از مواقع دیدن  ِاشیاء همراه با احساسِ خاصی نیز هست که از دیدن برای انسان ایجاد می شود ، مثلاً با دیدن گُلی زیبا و معطّر ، احساس خوبی و با دیدن صحنه ی دلخراشی ، احساس نا خوشایندی برای انسان به وجود می آید  ، این احساسات تنها در مرحله ی احساس باقی نمی ماند بلکه فکر انسان را نیز درگیر نموده وبه مرور زمان تأثیری مثبت یا منفی بر روح ورفتار انسان خواهد گذاشت .
  •  از اینجا می توان نتیجه گرفت که با مدیریت آنچه می بینیم می توان ، احساسات ، افکار و رفتار خود را پیش بینی، کنترل و هدایت نماییم ، از این رو توصیه هایی که در رابطه با باید ها ونبایدهایی در مورد چشم ودیدنی های آن شده ، همه به این موضوع بر می گردد ، به تعبیر دیگر اگر گفته شده ، چه چیزی را ببینیم یا چه چیزی را نبینیم ، جنبه ی هدایت کننده و تربیتی آن مورد نظر است و در مرحله ی بعد اشاره به تأثیری دارد که قرار است دیدنی ها بر جسم و روح ما داشته باشد . امام علی علیه السلام می فرماید :" کسیکه نگاه خود را رها کند ، مرگ خود را فراهم وجلب کرده است" (1) ، به این معنا که اگر انسان چارچوب وخطِ قرمزی برای نگاه کردن خود نداشته باشد ، خود را به هلاکت می رساند ، این هلاکت ، هلاکت مادی وجسمی نمی باشد بلکه هلاکت معنوی مورد نظر است .
  • امروزه دایره ی دیدنی ها به آنچه به صورت مستقیم و محسوس در فضای حقیقی مشاهده می کنیم ، منحصر نمی شود و با توجّه به توسعه ی رسانه های مختلف دیداری ، می توان بسیاری از صحنه های خوشایند یا ناخوشایند ، صحنه های آموزنده و یا بد آموز، تصاویر اخلاقی یا غیر اخلاقی را به آسانی از طریق همین رسانه ها مشاهده نمود ، در صورتیکه در گذشته ها اصولاً امکان چنین مشاهده ای وجود نداشت .
  • با توجّه به این مسئله می توان گفت ؛ کسانیکه برای سلامت مادی و معنوی خود و جامعه ی خود اهمیت قائل هستند ، لازم است به محتوای آنچه می بینند ، توجّه نموده واز تأثیری که بر ذهن وروح بیننده دارد غفلت نورزند ، و حتماً الگویی برای دیدنی های خود داشته باشند ، چون اگر انسان الگویی برای نگاه خود ، وباید ونبایدی برای آن نداشته باشد ، ممکن است به چیزهایی نظر نمایدکه اعتقادات ، باورها ، اخلاق ومعنویت او را تهدید نموده وحتی بر جسم او تأثیرات ناخوشایندی برجای گذارد .

-------------------

1-(من أطلق طرفه جلب حتفه) غررالحکم‏

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ آبان ۹۸ ، ۲۳:۱۷
m.f
۰۴
آبان ۹۸

شنیدنی ها

  • بخشی از شناختی که برای انسان ایجاد می شود ، از طریق مطالبی است که آن را می شنود ، از سوی دیگر شنیده های انسان را می توان به شنیده های مثبت و منفی تقسیم نمود ؛ شنیده های مثبت ضمن اینکه اطلاعاتِ مفیدی را برای انسان فراهم می آورد  ، می تواند افکار و باورهای سازنده ای را برای انسان تولید نماید ؛  و شنیده های منفی ممکن است اطلاعات زیانباری را از لحاظ مادی و معنوی به انسان منتقل نموده و انسان را در معرض افکار وباورهای ویرانگری قرار دهد .
  • کسانی که به دنبال سلامت جسمی و روانی و مادی ومعنوی خود هستند ، لازم است جنبه های شنیداری خود را مدیریت نموده و به هر محتوایی گوشِ جان نسپارند ، زیرا گوش ، مدخلی است که اگر از آن مراقبت نشود ، محتوای آلوده و آسیب رسان از طریق آن وارد ذهن انسان شده و روح و روان آدمی را تحت تاثیر قرار می دهد  و به دنبال آن ممکن است تهدیدی برای سلامت انسان باشد .
  • در این راستا "شنیدن" با "همنشینی" ارتباط مستقیم دارد ، به تعبیر دیگر ، نشست و برخاست با افراد مختلف (با عقاید و اخلاق و تربیت و فرهنگی که دارند) برای ما تعیین می کند که چه چیزی را انتظار داریم از آنان بشنویم ، از این رو  با در نظر گرفتن این موضوع تا حدّی می توان ، محتوایی را که قرار است بشنویم ، پیش بینی نماییم .
  • با توجّه به این موضوع است که در متون اخلاقی ، بیان شده ، شنیدن می تواند نوعی عبادت محسوب شود ، و هر کس به گوینده ای گوش فرا دهد ، در حقیقت او را عبادت کرده ، اگر گوینده از خدا سخن گوید ، خداوند را عبادت نموده و اگر گوینده سخنان شیطانی به زبان آورد ، از شیطان اطاعت نموده و او را عبادت نموده است (1) ؛ با توجّه به این مسئله است که شنیدن می تواند سلامت معنوی انسان را بیفزاید و یا سلامت معنوی آدمی را تضعیف نماید .

----------------------

1- امام جواد علیه السلام : مَنْ أَصْغَى إِلَى نَاطِقٍ فَقَدْ عَبَدَهُ فَإِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنِ اللَّهِ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ وَ إِنْ کَانَ النَّاطِقُ عَنْ إِبْلِیسَ فَقَدْ عَبَدَ إِبْلِیس .‏ تحف العقول ص 456  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۸ ، ۱۳:۰۵
m.f
۳۰
مهر ۹۸

 

زنگار

  • همانگونه که جسم انسان در معرض آلودگی های مختلف قرار می گیرد و نیازمند پاک سازی آن از چرک و کدورت ها هستیم ، روح ما نیز در جریان زندگی  و در بستر روابط اجتماعی در معرض آلودگی هایی از سنخ خود می باشد که آن نیز نیازمند پالایش و تصفیه می باشد ، و در صورتی که به پاکسازی آن نپردازیم ، در روح خود احساس کدورت و سنگینی خواهیم نمود ، البته این احساس بیشتر برای کسانی پیش می آید که به پالایش روح خود  اهتمام ورزیده و بهره مند از درجه ای از پاکی وصفای روحی هستند که با نشستن گرد مختصری از آلودگی های معنوی بر روح خود ، متوجه سنگینی آن بر روح خویش می شوند . و گرنه کسانی که آلودگی روحی آنان بسیار است چه بسا ، احساسی از چنین کدورتی در روح خود نداشته باشند .
  • در روایات به این موضوع اشاره شده که دل انسان همانند آهنی که دچار زنگار می شود ، زنگ می زند و راه برطرف کردن زنگار آن ، یاد خداوند می باشد که باعث صیقل آن خواهد شد (1) و این موضوع اشاره به تاثیر عوامل معنوی بر جنبه های درونی انسان دارد ، که هر انسانی بی نیاز از آن نمی باشد ، و با توجه به پیچیدگی های زندگی امروز و چالش های آن و انواع آلودگی های اخلاقی ومعنوی که از هر طرف افراد را احاطه کرده ، پرداختن به این موضوع و یاد آوری و به کار بستن آن ، می تواند دارویی مؤثر بر درد های روحی باشد .
  •  از این رو کسانی که برای سلامت دل وجان خود اهمیت قائل می باشند ، لازم است برنامه ای مستمر در شبانه روز برای پالایش روحی خود از این نوع آلودگی ها داشته باشند ، در این راستا یکی از برنامه های عملی آمرزش خواهی از خداوند در برابر گناهان است ، پیامبر صلی الله علیه وآله در این باره به "طلب آمرزش " و استغفار تأکید ورزیده اند و آثاری را برای آن بر می شمارند ، ایشان فرموده اند : کسیکه بسیار استغفار نماید (2) خداوند چند کار برای او انجام می دهد : (یک) از هر غم وغصه ای برای او گشایشی قرار می دهد ، (دوم) در هر تنگنایی (برای او در زندگی) راه خلاصی قرار می دهد ، (سوم) از جایی که گمان نمی برد به او روزی می رساند .(3)

------------------------

1-رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : جَلاءُ هذهِ القُلوبِ ذِکرُ اللّه ِ و تِلاوَتُ القرآنِ .[تنبیه الخواطر : 2/122.]

2-مثلاً روزی صد بار یا بیشتر"استغفر الله ربی واتوب الیه"بگوید

3-پیامبر صلی الله علیه و آله : مَنْ اَکْثَرَ مِنَ الاِستِغْفارِ جَعَلَ اللّه ُ لَهُ مِنْ کُلِّ هَمٍّ فَرَجا وَمِنْ کُلِّ ضَیقٍ مَخْرَجا وَرَزَقَهُ مِنْ حَیْثُ لایَحْتَسِبُ؛ [نهج الفصاحه، ح2941]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مهر ۹۸ ، ۰۱:۰۴
m.f
۲۶
مهر ۹۸

 

تکیه گاه

  • یکی از موضوعاتی که توجّه به آن از سوی انسان اهمیت دارد ، توجه به محدودیت هایی است که بطور طبیعی در زندگی دنیا برای او وجود دارد ، این محدودیت ها  خواه ناخواه ناتوانایی هایی را برای انسان به وجود می آورد  که او را در رسیدن به خواسته هایش با ناکامی مواجه می سازد ، هنگامیکه این ناکامی ها برای انسان پیش می آید ، ممکن است انسان امیدش را نسبت به آینده از دست داده و یا اعتماد به نفس او کاهش پیدا نماید  ، در این مواقع است که داشتن یک تکیه گاه در زندگی برای انسان اهمیت پیدا می نماید .
  • هر فردی به فراخور حال خویش تکیه گاهی را برای خود در نظر می گیرد که با اعتماد به آن  بتواند با دلگرمی ، به سمت اهداف خویش حرکت نماید .  تکیه گاه می تواند اموری مادی باشد و می تواند اموری معنوی باشد ، امور مادی می تواند جنبه ی انسانی داشته باشد و می تواند از جنبه ی غیر انسانی برخوردار باشد ، مثلاً فردی در سختی ها به نزدیکان وخویشاوندان خویش دلگرم است که کمک حال او باشند و فردی دیگری به مال وثروت خود پشتگرم است که در دشواری هایِ زندگی از آن بهره جوید .
  • و گاه تکیه گاه انسان امور معنوی است ، ویژگی امور معنوی آن است که شامل محدودیت ها و موانعی که در موضوعات مادی است نمی شود و همواره  از جایی که انسان گمان نمی کند به انسان مدد می رساند  و همانگونه که در جای خود گفته شده  ، حقیقت ِ"معنویت" در ارتباط انسان با پروردگار خویش تحقق می یابد ، این معنویت نورانیت و صفایی روحانی را در دل وجان انسان ایجاد می نماید که در سایه ی آن تحمّل سختی ها برای او آسان می گردد و کمبود های مادی ، صبر وشکیبایی را از او نمی ستاند .
  • از سوی دیگر باید دانست امور معنوی همواره بر موضوعات مادی برتری و إ شراف داشته و به نوعی آنها را هدایت می  کند ، همانند جسم که از سویِ روح  مدیریت می گردد و چون فکر واندیشه که به رفتار و کردار انسان جهت می دهد  . با این نگاه ، انسان به ابزار و وسائل مادی ، دل بستگی پیدا نمی کند و آنها را برای خود  اصل وریشه  نمی پندارد و با از دست دادن آنها ، ایمان و امید خود را از دست نمی دهد و همواره چشم امیدش به افقی بالاتر در زندگی خواهد بود .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۸ ، ۲۲:۳۰
m.f