سلامت معنوی

موضوعی فراتر ازسلامت مادی

سلامت معنوی

موضوعی فراتر ازسلامت مادی

سلامت معنوی :
سلامت معنوی از ترکیب دو واژه "سلامت " و "معنوی " تشکیل شده است
"سلامت " اشاره به حالتی در انسان است که خللی در کارکرد عادی و طبیعی جسم انسان وجود نداشته و انسان به راحتی به اعمال و رفتار طبیعی خود می پردازد ، به این موضوع در حیطه ی علوم تجربی به ویژه در علم پزشکی پرداخته می شود
و "معنوی " اشاره به مفهومی دارد که مربوط به ابعاد روحی ، روانی و درونی انسان می شود که از آن در علوم انسانی بحث نموده و ارتباط زیادی با افکار و باورهای انسان دارد
و"سلامت معنوی " اشاره به نوعی از حالت سلامت و تعادل روحی می نماید که در اثر آن انسان برای اعمال و رفتار خود دارای هدفی ارزشمند است، که در پرتو آن ، سختی ها و مشکلات را تحمل نموده ، امید خود را از دست نمی دهد ، وهمواره به تلاش خود ادامه داده و به احساس رضایت دست پیدا می کند

پربیننده ترین مطالب
۰۱
اسفند ۰۲

غالب انسان ها برای سلامت جسمی خود بیش از سلامت معنوی خویش اهمیت قائل هستند ، با اینکه اصل در وجود انسان روح اوست و انسانیت انسان با روح او تحقق می یابد و جسم ابزاری در دست روح بیش نمی باشد ، علت اینکه انسان ها به جسم خود بیشتر اهمیت می دهند آن است که انسان از آغاز تولد خویش با جهان ماده روبرو می شود و با احساس های مخلتلف خویش( بویایی ، چشایی، لامسه و ...) با محیط پیرامون ارتباط برقرار کند و زمانی از عالَم معنا و معنویات با خبر می شود که معرفت او افزایش پیدا نموده و به نیاز های معنوی خود توجّه نماید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۰۲ ، ۰۹:۱۰
m.f
۲۶
شهریور ۰۱

مقصود از سلامت قلب جنبه ی مادی جسم انسان نمی باشد بلکه مقصود از این سلامت اشاره به جنبه های غیر مادی وجود آدمی است ، لذا در قرآن کریم از «قلب سلیم» سخن به میان آمده است (1) که در روایت وارد شده که مقصود قلبی است که جز خدا در آن نباشد و گاه در روایت آن را قلبی دانسته اند که از محبت دنیا سالم مانده باشد و برخی نیز قلبی را که دارای  شرک یا شک باشد ، قلب سرنگون (و بیمار) دانسته اند (2)

علامه طباطبایی (ره) قلب را وسیله تعقّل انسان دانسته که با آن حق را از باطل و خیر را از شرّ و سودمند را از زیانبار تشخیص می دهد ، و اگر انسان تعقّل نکند و تشخیص ندهد وجود او به منزله ی نبودن است چون چیزی که بی اثر باشد بود و نبود او یکسان است (3)

 در روایت است که از رسول خدا صلی الله علیه وآله از قلب سلیم سؤال شد ؟ ایشان فرمودند : قلب سلیم قلب کسی است که (تنها) با زیادی نماز و روزه ( بیش از مقدار واجب) به بهشت داخل نمی شود ، بلکه با رحمت الهی و سلامت قلب و سخاوت روح و مهربانی نسبت به مسلمانان وارد بهشت می گردد (4)

امام سجاد علیه السلام نیز در ضمن نیایش های خویش سلامت دل را از بیماری حسد از خداوند در خواست می کنند و میفرمایند :

خداوندا سینه من را از بیماری حسد به سلامت دار تا بر هیچ مخلوقی به بخشش تو بر او حسد نبرم (5)

لذا می بینیم که در قرآن و روایات مقصود از سلامت قلب را سلامت آن از اعتقادات باطل و نادرست و نیز سلامت آن را از اخلاق ناپسندی همچون حسد در نظر گرفته اند و از اینجاست که می توانیم بگوییم در تحقق سلامت معنوی انسان ، باورها و اخلاق نقش تعیین کننده ای را ایفا می کند

---------------------

1-شعراء/89

2-رک : البرهان فی تفسیر القرآن، ج‏4، ص: 175

3-المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏18، ص: 356

4- وَ سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ ص عَنِ الْقَلْبِ السَّلِیمِ فَقَالَ هَذَا قَلْبُ مَنْ لَا یَدْخُلُ الْجَنَّةَ بِکَثْرَةِ الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ لَکِنْ یَدْخُلُهَا بِرَحْمَةِ اللَّهِ وَ سَلَامَةِ الصَّدْرِ وَ سَخَاوَةِ النَّفْسِ وَ الشَّفَقَةِ عَلَى الْمُسْلِمِینَ (مستدرک‏ الوسائل ج : 15 ص : 260)

5-دعای 22 صحیفه سجادیه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۱۱
m.f
۱۸
شهریور ۰۱

خداوند بزرگ که آفریننده ی تمام مخلوقات به ویژه آدمی است ، در رفتار خویش با بندگان  روش مدارا را پیش گرفته و هدف از مدارای الهی با انسان ها فرصت دادن به آنها برای بازگشت از خطاها و تغییر رفتار از سوی آنها می باشد ، امام سجاد علیه السلام در مناجاتی می فرمایند :

و شگفت ‏تر از آن، بردبارى تو درباره من و درنگ تو از تعجیل در کیفر من است، و این به خاطر گرامى بودن من نزد تو نیست، بلکه به خاطر مدارا و احسان تو بر من است تا از معصیت خشم آور تو خود دارى کنم و از گناهان خوار کننده، دست بر دارم و نیز به خاطر آن است که گذشتن تو از من به درگاهت از کیفر من محبوبتر است (1)

از این رو می توان مدارای خداوند با بندگان را نوعی لطف و رحمت الهی در حق مردم به شمار آورد که فرصتی جدید را برای آنها به وجود می آورد تا دوباره به راه الهی باز گردند

امام سجاد علیه السلام در دعای دیگری به لطف و رحمت الهی در مدارای با بندگان اشاره می فرمایند :

آنگاه، براى این که طاعت ما را بیازماید به ما فرمان داد و براى اینکه شکر و سپاس ما را آزمایش کند ما را از امورى نهى فرمود. با آنکه ما بندگان از امر او سر پیچى کردیم و بر مرکب نافرمانى سوار شدیم، اما او بر عقوبت ما مبادرت نکرد و در انتقام خویش تعجیل نفرمود. بلکه با رحمت خاصّ خود از روى لطف و کرم با ما مدارا نمود و با رأفت و مهربانى، از روى حلم و بردبارى انتظار توبه و بازگشت ما را داشت (2)

آنگونه که از مدارا و کاربرد آن استفاده می شود آن است که در مدارا کردن نوعی بردباری و تحمّل کردن و واکنش نداشتن نسبت به بد رفتاری دیگران وجود دارد که این موضوع می تواند درسی برای انسان هایی باشد که بخواهند نسبت به همنوعان خویش با مدارا رفتار کنند ، از این رو میتوان مدارا کردن را نوعی مهارت در برخورد با بد رفتاری و دشواری های عملی معاشرت با انسان ها به حساب آورد که نتیجه ی آن سازگاری و نرمش نشان دادن با مردم است به ویژه اگر از سوی آنها رفتار مطلوبی انجام نشده باشد

مرحوم نراقی در کتاب جامع السعادات در باره مدارا می نویسد : مدارا از نظر معنوی نزدیک به رفق ( نرمخویی) است چون در مدارا نوعی سازگاری و همراهی نیکو با مردم  وجود دارد  ، هر چند که در مدارا تحمّل آزار مردم نیز هست  ولی در رفق نمی باشد  (3)

لذا خداوند در قرآن کریم به پیامبر صلی الله علیه وآله فرمان به مدارای با مخالفین می دهد :

(به هر حال) با آنها مدارا کن و عذرشان را بپذیر، و به نیکى‏ها دعوت نما، و از جاهلان روى بگردان (و با آنان ستیزه مکن)! (4)

------------------------------

1- ترجمه‏ صحیفه‏ سجادیه(غرویان)    ج  1    ص  83      دعاى شانزدهم

2- ترجمه‏ صحیفه ‏سجادیه(غرویان)   ج   1    ص  33      دعاى اول

3- جامع‏ السعادات ج : 1  ص :  341

4- خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ ( اعراف /199)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۰۱ ، ۱۲:۵۸
m.f
۱۴
شهریور ۰۱

یکی از راه های سازنده و راهگشا در روابط انسانی مدارا کردن است ، مدارا کردن از آن جهت امری مهم به شمار می آید ، که انسان با افراد گوناگونی در جامعه روبرو می شود که از اخلاق و شخصیت های متفاوتی برخوردار می باشند  و ارتباط گرفتن با همه ی آنها با یک سبک و روش امکان پذیر نیست ، علاوه بر اینکه کنار آمدن با برخی از افرادی که اخلاق و روحیات پسندیده ای ندارند ، مشکل و دشوار می باشد و از این جهت فشار روانی بیشتری بر انسان وارد می شود

مدارا کردن در  اینگونه موارد به انسان کمک می کند که بهتر با اینگونه افراد روبرو شده و بتواند اخلاق آنان را هضم و تحمّل نماید ، این افراد ممکن است اعضای خانواده یا همسایگان یا مردمی باشند که روزانه در محیط کار با آنان روبرو می شود لذا طیف وسیعی از افراد جامعه را شامل می گردد

مدارا کردن  این امکان را برای انسان فراهم می کند که افراد بیشتری را جذب نموده و افراد کمتری را از خود دفع نماید  و از این جهت تأثیر گذاری انسان  بر مردم بیشتر خواهد شد و به موازات آن موفقیت های او در روابط بین فردی افزوده شود به خصوص کسانیکه از مسئولیت های اجتماعی مهمتری در جامعه برخوردارند نیازشان به مدارا کردن بیشتر نیز خواهد بود

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :

پروردگارم به من فرمان داده که با مردم با مدارا رفتار کنم همانگونه که به انجام واجبات به من فرمان داده است (1)

از این سخن رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله چنین استفاده می شود که مدارا کردن با مردم مانند انجام واجبات امری مهم است و چاره ای جز رعایت آن نداریم و نمی شود در معاشرت با مردم آن را نادیده گرفت

لذا در روایتی از اهمیت و ضرورت مدارا کردن با مردم  و در روابط اجتماعی سخن به میان آمده  ؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :

سه چیز است که اگر در (رفتار) کسی نباشد عملی از او به کمال نمی رسد : تقوایی که او را از نافرمانی خداوند باز دارد ، اخلاقی که با مردم مدارا کند ، بردباری که با آن نادانی جاهل را از خود دور کند (2)

به تعبیر دیگر می توان مدارا کردن را رفتاری عاقلانه دانست ، چون عقل به انسان می گوید : اگر بخواهی بهتر با مردم رفتار کنی و مشکلات تو در رابطه با مردم کمتر شود و آسیب کمتری از ناحیه ی مردم به تو وارد شود پس با آنان  مدارا کن  و از اخلاق ناپسند آنان کمتر رنجیده شو ، چون تو به این سادگی نمی توانی اخلاق و رفتار آنان را تغییر دهی پس بهتر است تا می توانی قدرت سازگاری خود را با آنها بیشتر نمایی

رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند :

عاقل ترین مردم کسی است که بیشتر با آنان مدارا نماید (3)

-------------------------

1-قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَمَرَنِی رَبِّی بِمُدَارَاةِ النَّاسِ کَمَا أَمَرَنِی بِأَدَاءِ الْفَرَائِضِ (وسائل‏ الشیعة ج : 12 ص : 20)

2- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص ثَلَاثٌ مَنْ لَمْ یَکُنَّ فِیهِ لَمْ یَتِمَّ لَهُ عَمَلٌ وَرَعٌ یَحْجُزُهُ عَنْ مَعَاصِی اللَّهِ وَ خُلُقٌ یُدَارِی بِهِ النَّاسَ وَ حِلْمٌ یَرُدُّ بِهِ جَهْلَ الْجَاهِلِ (الکافی   ج  2   ص  116)

3- وَ أَعْقَلُ النَّاسِ أَشَدُّهُمْ مُدَارَاةً لِلنَّاس (من‏ لایحضره ‏الفقیه   ج  4    ص 394)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۰۱ ، ۲۲:۴۴
m.f
۱۱
شهریور ۰۱

یکی دیگر از پیامبران الهی که الگوی صبر و شکیبایی می باشد ، حضرت یعقوب (ع) است که به فراق فرزند دلبند خود ، حضرت یوسف(ع) دچار شد و در فراق او بسیار اندوهناک و حتی از گریه  به چشمان او آسیب وارد شده بود  ، امّا به فرموده ی قرآن کریم او صبری زیبا را پیشه ی خود ساخت و درد و اندوه خود را به نزد خداوند برده و از او یاری  جست :

(یعقوب) گفت: « (هواى) نفس شما، مسأله را چنین در نظرتان آراسته است! من صبر مى‏کنم، صبرى زیبا (و خالى از کفران)! امیدوارم خداوند همه آنها را به من بازگرداند چرا که او دانا و حکیم است!

و از آنها روى برگرداند و گفت: «وا اسفا بر یوسف!» و چشمان او از اندوه سفید شد، اما خشم خود را فرو مى‏برد (و هرگز کفران نمى‏کرد)!

گفتند: «به خدا تو آن قدر یاد یوسف مى‏کنى تا در آستانه مرگ قرار گیرى، یا هلاک گردى!»

گفت: «من غم و اندوهم را تنها به خدا مى‏گویم (و شکایت نزد او مى‏برم)! و از خدا چیزهایى مى‏دانم که شما نمى‏دانید! (1)

از امام باقر علیه السلام روایت شده که صبر زیبا را صبری دانسته اند که انسان ( از مشکلات خویش ) نزد مردم شکایت نکند (2)

و این صبر زیبا اختصاصی به حضرت یعقوب(ع) نداشته و خداوند متعال به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله فرمان می دهد که در برابر تکذیب کافران شکیبایی بورزد و از انکار آنان بی تاب نگردد : « فَاصْبِرْ صَبْراً جَمیلاً» (3) بنابراین بخشی از مشکلاتی که در برابر آن لازم است شکیبایی ورزید ، مشکلاتی است که در روابط انسانی وجود دارد و بر اساس آن انسان باید قدرت تحمّل بالایی داشته و بتواند با افراد مختلف مدارا نماید

در توصیه ای که حضرت علی علیه السلام به یکی از فرزندان خود نموده اند چنین آمده است :

«بدان که پس از ایمان به خداوند بزرگ ، مدارا کردن با مردم ، سرآمد عقل و خردمندی است ،  و کسی که با مردم به خصوص کسانی که چاره ای از معاشرت با آنان ندارد ، مدارا نکند  ، خیری در او نخواهد بود  ،  پس با آنان مدارا کند تا خداوند راه نجاتی برای او قرار دهد  ، و من تمام آداب معاشرت را چون پیمانه ای پُر یافته ام که دو سوم آن نیکی کردن و یک سوم آن  چشم پوشی و نادیده انگاشتن است » (4)

--------------------------

1-سوره یوسف / 83-86

2- عَنْ جَابِرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ ع یَرْحَمُکَ اللَّهُ مَا الصَّبْرُ الْجَمِیلُ قَالَ ذَلِکَ صَبْرٌ لَیْسَ فِیهِ شَکْوَى إِلَى النَّاسِ( الکافی  ج   2    ص 93)

3-معارج/5

4- وَ اعْلَمْ أَنَّ رَأْسَ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِیمَانِ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مُدَارَاةُ النَّاسِ وَ لَا خَیْرَ فِیمَنْ لَا یُعَاشِرُ بِالْمَعْرُوفِ مَنْ لَا بُدَّ مِنْ مُعَاشَرَتِهِ حَتَّى یَجْعَلَ اللَّهُ إِلَى الْخَلَاصِ مِنْهُ سَبِیلًا فَإِنِّی وَجَدْتُ جَمِیعَ مَا یَتَعَایَشُ بِهِ النَّاسُ وَ بِهِ یَتَعَاشَرُونَ مِلْ‏ءَ مِکْیَالٍ ثُلُثَاهُ اسْتِحْسَانٌ وَ ثُلُثُهُ تَغَافُل‏( من‏لایحضره ‏الفقیه   ج  4    ص 384)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۰۱ ، ۲۲:۵۲
m.f
۰۸
شهریور ۰۱

به یقین پیامبران الهی و پیشوایان معصوم علیهم السلام الگوی رفتاری و عملی برای همه ی مردم به ویژه پیروان خود هستند ، ویکی از زمینه هایی که می توان از آنان پیروی نمود ، صبر در برابر مشکلات است ، با مطالعه زندگی و سیره ی آنان مشاهده می کنیم که آنان با سختی ها ، ترس ها ، و تنگناهای زیادی در زندگی روبرو بوده  و در برابر تمام آنها صبر نموده و دست از رسالت خویش و وظایفی که در برابر خداوند و مردم داشته اند برنداشته و هیچگاه به ناسپاسی و شکایت روی نیاورده  و همواره در شرایط سخت ، شکرگزار نعمت هایی که خداوند به آنها ارزانی داشته بوده و حتی برخی از آنان در این مسیر به شهادت رسیده اند .

امام صادق علیه السلام می فرمایند :

بلای انبیاء از همه ی مردم بالاتر است ، پس از آنها هر کس به مقام آنان نزدیکتر است ، مانند آنان می باشد (1)

قرآن کریم به زندگی و شرایط دشوار برخی از پیامبران الهی علیهم السلام اشاره نموده از جمله حضرت ایوب علیه السلام که نمونه ی صبر و شکیبایی بوده و در ضرب المثل ها به صبر ایوب مثال می آورند ، پیامبری که به سختی هایی متعددی دچار گردید و هیچگاه زبان به ناسپاسی بازنکرد ، بلکه با هر بلایی که به او می رسید شکر گزاری او در پیشگاه الهی بیشتر نیز می گردید و آنطور که در روایات وارد شده است او هم مبتلا به بیماری سختی گردید و هم مال و دارایی و فرزندان خود را از دست داد (2) ولی در عین حال از مسیر بندگی خداوند خارج نشد و فقط به دعا و درخواست از خداوند روی آورد :

و ایّوب را (به یاد آور) هنگامى که پروردگارش را خواند (و عرضه داشت): «بد حالى و مشکلات به من روى آورده و تو مهربانترین مهربانانى!» * ما دعاى او را مستجاب کردیم و ناراحتیهایى را که داشت برطرف ساختیم و خاندانش را به او بازگرداندیم و همانندشان را بر آنها افزودیم تا رحمتى از سوى ما و تذکّرى براى عبادت‏کنندگان باشد (3)

آنطور که از متن در خواست حضرت ایوب (ع) استفاده می شود ، این پیامبر الهی در خواسته ی خویش رعایت ادب را نموده و بیماری و ناخوشی خود را به خداوند نسبت نداده بلکه فقط به این مقدار اکتفا نمود که مشکلات به من روی آورده و در عین حال خداوند را به مهربانی و رحمت توصیف می کند

و این چنین است حال بندگان شایسته الهی که نه تنها بخاطر مشکلات خویش اعتراض نمی کنند بلکه آنها را برای هر کسی آشکار نمی کنند و فقط آنها را برای خداوند بازگو نموده و برطرف شدن آنها را خداوند مسئلت می کنند

رسول خدا صلی الله علیه و آله می فرمایند :

چهار چیز از گنج های بهشت است : مخفی داشتن حاجت ، پنهان ساختن صدقه ، آشکار نکردن بیماری و پنهان داشتن مصیبت (4)

امام سجاد علیه السلام می فرمایند :

من ( مشکلات و درد خویش را ) را به کسی جز تو گله و زاری نمی کنم (5)

 

-------------------------

1-عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِیَاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یَلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَلُ(الکافی  ج   2   ص  252)

2-تفسیرالقمی   ج  2  ص   239 

3-وَ أَیُّوبَ إِذْ نادى‏ رَبَّهُ أَنِّی مَسَّنِیَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمینَ * فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَکَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ وَ آتَیْناهُ أَهْلَهُ وَ مِثْلَهُمْ مَعَهُمْ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ ذِکْرى‏ لِلْعابِدین‏ (انبیاء/83-84)

4- قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص أَرْبَعَةٌ مِنْ کُنُوزِ الْجَنَّةِ کِتْمَانُ الْحَاجَةِ وَ کِتْمَانُ الصَّدَقَةِ وَ کِتْمَانُ الْمَرَضِ وَ کِتْمَانُ الْمُصِیبَةِ( مستدرک ‏الوسائل   ج  2    ص 67  )

5-اللَّهُمَّ لَا أَشْکُو إِلَى أَحَدٍ سِوَاک(صحیفه سجادیه دعای چهاردهم)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۳۴
m.f
۰۶
شهریور ۰۱

تاب آوری  از نظر لغوی به معنای طاقت آوردن ، توانایی داشتن ، صبر نمودن ، تحمّل کردن و پایداری است (1) و مقصود از حوادث در اینجا ، اتفاقاتی است که تحمّل کردن آن برای انسان سخت و شکننده است و به تناسب افراد و شرایط و موقعیت هایی که در آن به سر می برند ، متفاوت خواهد بود

تاب آوری که از جنس صبر کردن است ، یک فضیلت اخلاقی نیز محسوب می شود و دارای ارزش اخلاقی و معنوی می باشد بگونه ای که خداوند در قرآن کریم به صبرکنندگان بشارت می دهد : « قطعا همه شما را با چیزی از ترس، گرسنگی، زیان مالی و جانی، و کمبود میوه‏ ها آزمایش می‏کنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان! * آنها که هر گاه مصیبتی به آنها رسد می‏گویند: ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می‏گردیم! * اینها همانها هستند که الطاف و رحمت خدا شامل حالشان شده و آنها هستند هدایت یافتگان.»(2)

از آیات قرآن استفاده می شود که صبر اختصاص به شرایط سخت و تنگناهای زندگی دارد ، و اگر در برابر آنها صبر و استقامت نداشته باشیم ، علاوه بر سختی پیش آمده ، دشواری تحمّل کردن نیز بر آن افزوده شده و برای انسان بسیار شکننده خواهد بود و چه بسا انسان را از پای در آورده  و حتی آسیب معنوی( ناسپاسی و کفر) نیز در پی داشته باشد . !

از آیات قرآن چنین برداشت می شود که صبر کردن و شکیبایی ورزیدن  در سختی ها نیازمند زمینه های فکری ، معرفتی و اعتقادی است و تا آنها نباشد ، در عمل ، انسان توانایی استقامت در برابر دشواری ها را ندارد ، لذا در آیات فوق مشاهده می کنیم که انسان مؤمن با تکیه بر ایمان خود وقتی با حادثه ی شکننده ای روبرو می شود با دل و جان می گوید : « إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ» و با گفتن این حقیقت تلاش می کند در برابر امتحان الهی شکیبا بوده و سر بلند از این آزمون بیرون آید تا مشمول لطف و رحمت الهی قرار گیرد

لذا می توان گفت باورهای مذهبی و اعتقادات دینی در تاب آوری  و تقویت عزم و اراده و استقامت انسان در برابر سختی ها و دشواری ها مؤثر است و انسان بدون تکیه بر باورهای سازنده ی خود به آسانی نمی تواند در برابر مشکلات تاب بیاورد زیرا همانگونه که خداوند متعال فرموده است انسان موجود ضعیف و ناتوانی است : « وَخُلِقَ الْإِنْسَانُ ضَعِیفًا » (3) لذا در دعای هشتم صحیفه سجادیه می بینیم که امام سجاد علیه السلام از ضعف صبر به خداوند پناه می برند : «پروردگارا من از ضعف صبر به تو پناه می آورم» (4)

وبه خاطر همین توانایی محدود انسان است که خداوند تکالیف سخت و طاقت فرسایی برای انسان قرار نداده است ، امام سجاد علیه السلام در نیایش یکم صحیفه ی سجادیه می فرمایند :

« همانا، خداوند آنچه خارج از توان و طاقت ما بود از ما بر داشته و جز به اندازه توان، به ما تکلیف نفرموده و تنها به تکالیف سهل و آسان ما را موظف ساخته است و براى هیچ کس، حجت و عذرى باقى نگذاشته است » (5)

همانگونه که گفته شد انسان با تکیه بر اعتقاد و ایمان به خداوند ، می تواند اراده ی خود را در سختی ها و مشکلات بیفزاید و بهتر در برابر آنها تاب آورد ، لذا می بینیم اولیاء الهی در دشواری ها و تنگناهای زندگی از خداوند مدد می جویند در نیایش هفتم صحیفه ی سجادیه ، امام سجاد علیه السلام چنین از خدای خویش درخواست می کنند :

« پس اى پروردگار به خاطر آنچه به من رسیده بى تاب و توان شده‏ام، و بخاطر آنچه در زندگیم رخ داده پر از اندوه گشته‏ام و تو، به رفع گرفتاریهایم و رفع آنچه در آن در افتاده‏ام توانایى، پس آن گرفتارى را از من دور کن، گرچه از جانب تو شایسته آن نیستم، اى صاحب عرش عظیم » (6)

---------------------

1-لغت نامه دهخدا

2-وَلَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ * الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ * أُولَئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ (بقره/155-157)

3- (نساء/28)

4- اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِنْ ......ضَعْفِ الصَّبْرِ

5- ترجمه ‏صحیفه‏ سجادیه(غرویان) نیایش یکم

6- ترجمه‏ صحیفه‏ سجادیه(غرویان) نیایش هفتم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ شهریور ۰۱ ، ۱۱:۴۱
m.f
۰۴
شهریور ۰۱

معمولاً بیماری ها اعمّ از جسمی و روانی ، همراه با سختی ها و دشواری هایی برای انسان است که می خواهد از آنها رهایی یابد ، و برای این موضوع به پزشک یا روانپزشک مراجعه و به درمان آنها اقدام می کند ، در عین حالی که انسان به پزشک رجوع می کند می تواند در ضمن آن نیز از خداوند برای برطرف شدن مشکل خود درخواست نماید 

 

در عنوان دعای پانزدهم صحیفه ی سجادیه چنین آمده است : « وَ کانَ مِنْ دُعائه عَلَیْهِ السَّلامُ إِذا مَرِضَ اوْ نَزَلَ بِهِ کَرْبٌ وَ بَلِیَّة» : «دعای امام سجاد علیه السلام در هنگام بیماری ، اندوه و مصیبت» این سه موضوع درعنوانِ دعا  می تواند به سه مشکل انسان در زندگی اشاره داشته باشد : بیماری های جسمی ، غم و اندوه که مربوط به ابعاد روانی انسان می شود و سختی ها و دشواری هایی که انسان در زندگی گرفتار آن می شود که در هر سه مورد دست نیاز به سوی آفریننده خویش دراز می کند و برطرف شدن مشکل خویش را از خداوند طلب می کند و در فرازی از دعا به سختی و شدّتی که ناشی از این مشکل است اشاره شده  :« وَ سَلَامَتِی مِنْ هَذِهِ الشِّدَّةِ إِلَى فَرَجِکَ» و از خداوند در خواست می نماید تا از این شدتی که دچار آن شده برای او گشایشی ایجاد نماید

 

بنابراین یکی از پیامدهای هر نوع بیماری و یا حوادثی که در زندگی گریبانگیر انسان می شود ، تحمّل شرایط سختی است که انسان تلاش می کند از آنها رها شود  و معمولاً وقتی انسان دچار بیماری یا حادثه ی سختی می شود در کنار آن ، گرفتار غم و اندوه نیز می گردد  به عنوان مثال اگر فردی را در نظر بگیریم که دچار حادثه ی رانندگی شده باشد ، هم ممکن است به جسم او آسیب وارد شده باشد و هم به اموال و دارایی او و هم پس از آن گرفتار شوک روانی ناشی از تصادف گردد ، لذا در فرازی از دعای پانزدهم صحیفه از خداوند در خواست می شود  که انسان ِگرفتار را از غم و اندوه خارج سازد و در رحمت خویش وارد نماید : « وَ خَلَاصِی مِنْ کَرْبِی إِلَى رَوْحِک»

 

در اینجاست که بحث تاب آوری در برابر سختی ها و مشکلات مطرح می شود ، البته باید توجّه داشت انسان وقتی دچار دشواری در زندگی می شود لازم است تلاش نماید ، مشکل خویش را برطرف کند و از سوی دیگر لازم است سعی نماید تحمّل مشکل برای او آسان گردد که اینکار از طریق صبر و شکیبایی ورزیدن حاصل می شود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۰۱ ، ۱۳:۴۴
m.f
۰۲
شهریور ۰۱

 

تردیدی نیست که انسان زمانی می تواند به خوبی به وظایف مادی و معنوی خود عمل کند که از نعمت سلامتی بهره مند باشد و انسانی که دچار بیماری می گردد به تناسبِ سختی و دشواری که در بیماری او وجود دارد ، توانایی او برای کار و فعالیت کاهش پیدا می کند

از دعای پانزدهم صحیفه سجادیه استفاده می شود که سلامتی جسمی نعمتی است که نیازمند حمد و سپاس است (1) و در سایه ی این سلامتی است که روزی های پاکیزه الهی بر انسان گوارا شده و با نشاط می تواند به دنبال خشنودی و فضل خداوند قدم بردارد ، و بتواند از خداوند اطاعت و فرمانبرداری نماید  (2)

با دقت در عبارت دعا که می فرماید ؛ سلامتی جسم برای این است که بتواند از خداوند اطاعت نماید ، استفاده می شود ؛ سلامت جسم مقدمه ای است برای عبادت و بندگی خداوند ، نه اینکه سلامت بدن هدف غائی باشد و عبادت و اطاعت خداوند یک هدف فرعی ، بلکه به عکس ، عبادت و اطاعت یک هدف اصلی است و انسان سلامت خود را برای این هدف می خواهد

با توجّه به آنچه گفته شد می توان استفاده نمود که همانگونه که سلامتی برای انسان مهم است ، بیماری نیز تهدید کننده ی سلامتی آدمی است و در این راستا بیماری های روحی و نفسانی که مانعی در مسیر عبودیت و بندگی انسان است به مراتب خطر بیشتری برای انسان دارد تا بیماری های جسمانی ، از کلام  امام خمینی(ره ) در این باره چنین استفاده می شود که :

همانگونه که برای جسم انسان سلامت و بیماری است برای روح آدمی نیز صحت و مرض تصور می شود ،  و سلامتیِ روح ، اعتدال در مسیر انسانیت است و بیماریِ روح ، انحراف از جاده انسانیت ، و اهمیت بیماری های نفسانی هزاران درجه بالاتر از بیماری های جسمانی می باشد ، چون با مرگ ، تمام بیماری های جسمی انسان برطرف می شود و دیگر زمینه ای برای آن باقی نخواهد ماند ، امّا اگر خدای نخواسته دارای بیماری های روحی باشد ، پس از مرگ ، آن بیماری ها به سوی او هجوم می آورد ، و مانند آتش زیر خاکسترآشکار می گردد(3)

مرحوم نراقی (ره) در کتاب اخلاقی خویش «معراج السعاده»

از کسانی سخن می گوید که به سلامتی بدن خود بسیارتوجّه می کنند

و بطور دائم تحت نظر پزشکِ جسم به مراقبت از جسم خویش

می پردازند ولی از سلامت روح خود بطور کلی غافل هستند ،  و از

توصیه ی طبیب الهی برای کسب فضائل اخلاقی و معنوی سر پیچی

می نمایند (4)                 

-----------------------

1-اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ عَلَى مَا لَمْ أَزَلْ أَتَصَرَّفُ فِیهِ مِنْ سَلامَةِ بَدَنِی (الصحیفةالسجادیة    ج  1    ص  76      (15))

2- وَ أَىُّ الْوَقْتَیْن أَوْلى‏ بِالْحَمْدِ لَکَ اوَقْتُ الصِّحَةِ الَّتى هَنَّاتَنى فیها طَیِّباتِ رِزْقِکَ وَ نَشَطْتَنى بِها لابْتِغاءِ مَرْضاتِکَ وَ فَضْلِک‏ وَ قَوَّیْتَنِی مَعَهَا عَلَى مَا وَفَّقْتَنِی لَهُ مِنْ طَاعَتِکَ؟ (همان)

3- رک :  چهل‏ حدیث ص :  207 

4-رک : معراج ‏السعادة ج : 2  ص :  30

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۳۳
m.f
۰۱
شهریور ۰۱

سلامتِ دین

مقصود از سلامت در دین آنست که ایمان و باورهای انسان از آفات معنوی دور باشد ، از این رو اعتقادات نادرست و یا کارهای ناپسند از نظر اخلاقی (1) از جمله چیزهایی است که سلامت دینی انسان را تهدید می کند

و از آنجایی که همواره برای گروهی از مردم ، مال و دارایی بسیار با اهمیت است و چه بسا آن را بر امور معنوی ترجیح دهند  و بدین سبب خود را از سعادت محروم نمایند ، لذا در روایات به مقایسه ی این دو با هم و ارزش گذاری در باره ی آنها پرداخته شده است :

در روایتی از امام باقر علیه السلام  چنین آمده :

سلامت در دین و سلامتی جسمانی برتر از زیور دنیا به تنهایی می باشد(2)

در توضیح این بخش از روایت که چرا سلامت جسمی بالاتر از مال و دارایی است فرموده اند : انسان با نداشتن مال و دارایی می تواند از سلامتی جسمی خود بهره مند شود ( به کار و فعالیت بپردازد و کسب روزی نماید ) ولی اگر جسم او بیمار باشد ( چه بسا) نتواند از مال و دارایی خود بهره ای ببرد .

 و مقصود از مال را هم مال شایسته و حلالی دانسته اند که برای انسان چون زیوری نیکو و ارزشمند است که از آن بهره مند می شود امّا به شرطی که ضرری برای دین انسان نداشته باشد (3)

البته شایسته ی یاد آوری است که تعبیر به سلامت دنیا  مفهوم گسترده تری از سلامت بدنی دارد ، زیرا سلامت بدن در دایره ی جسم انسان خلاصه می شود ولی سلامت دنیا فراتر از بدن ، شامل امور مادی در زندگی دنیا نیز می شود

به عنوان نمونه در روایتی از امام علی علیه السلام وارد شده است :

سلامت دین و دنیا در کناره جویی از مردم است (4)

 مقصود از کناره جویی از مردم در اینجا ، دوری کردن از افرادی است که انسان را دچار گناه و لغزش هایی  می کنند که هم به دنیای انسان ضرر می زند و هم به دین انسان ، به عنوان مثال :  بد گویی کردن از مردم ، هم باعث می شود ، روابط بین فردی دچار آسیب شود و هم موجب گناه و دور شدن از قرب الهی می گردد ، یا دروغگویی هم اعتماد بین افراد را مخدوش می سازد و هم نافرمانی خداوند  محسوب می شود ، یا سخن چینی هم باعث کینه و دشمنی می شود و هم موجب نارضایتی خداوند می گردد .

در روایت دیگری امام علی علیه السلام فرمودند :

سلامت دین و دنیا در مدارا کردن با مردم است (5)

مدارا کردن که همان بردباری ورزیدن است در دنیا باعث می شود رفتارهای جاهلانه برخی از مردم را بهتر تحمّل کنیم و در سایه ی این بردباری از نزاع و تنش با آنان خودداری نماییم ، نزاعی که گاه باعث می شود انسان به برخی از لغزش ها  چون ناسزا گفتن و بد گویی نمودن یا انتقام گرفتن دچار شود که سلامت دین انسان را به خطر می اندازد

--------------------

1-بحارالأنوار  ج   65   ص  214    باب 23

2- عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ ع قَالَ سَلَامَةُ الدِّینِ وَ صِحَّةُ الْبَدَنِ خَیْرٌ مِنْ زِینَةِ الدُّنْیَا حَسْبُ (بحارالأنوار ج    64   ص  149    باب 7)

3- بحارالأنوار   ج  65   ص  214    باب 23  

 4- سلامة الدین و الدنیا فی مداراة الناس (غرر الحکم ص 445)

5-سلامة الدین و الدنیا فی مداراة الناس(غرر الحکم ص 445)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۰۱ ، ۰۹:۴۳
m.f